توضیحات
توضیحات محصول
فهرستبخش عنوان صفحه۰ شناخت مسئله ۴۲ تعریف مسئله ۰۱۹ مشاهدهی هدفمند ۰۱۴ سازماندهندههای تصویری و فوران ایدهها ۲۰۵ تعیین هدف ۹۰۹۳ عیبیابی ۱۷ منابع دستیابی به اطالعات ۴۴۳ ارزیابی حقیقت ۵۰۳ شگردهای اقناعکردن ۵۳۰۱ بازی ارقام ۱۵۰۰ نقش عواطف در تصمیمگیری ۷۲۰۲ استدالل قیاسی ۷۳۰۹ امکان خطا در استدالل قیاسی ۳۱۰۴ استدالل استقرایی ۳۲۰۵ امکان خطا در استدالل استقرایی ۳۳۰۱ روشهای منحرفکردن افکار ۰۱۵۰۷ قضاوت شخصی ۰۰۰۰۳ توضیح یا استدالل؟ ۰۰۳۰۳ چکیدهی بخشها ۰۲۵ بخش ۱شناخت مسئلهاگر میخواهید شروع کنید به انتقادی فکرکردن و بر آناید که مسائل را با دیدی سنجشگرانه حل کنید، اول از همه باید بدانید که مسئله چیست و میزان اهمیت و دشواریاش چقدر است.ما هر روز با مسئلههای گوناگونی روبهرو هستیم. برخیشان ساده هستند و زمان کمی طول میکشد تا آن را حل کنیم. یک نمونه کمبودن بنزین ماشین است.بعضی دیگر از مسائل، پیچیده هستند و زمان و فکری میطلبند. برای نمونه، کارفرما از شما میخواهد کشف کنید که چرا شرکتتان نتوانسته تازهترین کاالیش را به مهمترین مشتری خود بفروشد.وقتی با مسئلهای روبرو میشویم، باید آن را اولویتبندی کنید. از خودتان بپرسید آیا باید بیدرنگ به این مسئله توجه کرد یا این که میتوانید بعد از تمامکردن کارهای قبلیتان آن را انجام دهید.اگر چند مسئله دارید پس باید آنها را بر حسب اهمیتی که دارند ردهبندی کیند و اول از همه به مهمترین مسئله بپردازید.مسئله چیست؟مسئله، سؤال یا موقعیتی است که باید آن را برطرف کرد. یعنی وقتی با مسئلهای روبرو میشوید، باید تصمیم بگیرید برای آن چارهای بیابید.مسائلی که در قالب سؤال مطرح میشوند، نوعاً جواب سادهای ندارند. فرض کنید از شما بپرسند »چرا به جای اینکه به نامزد الف رای بدهید به نامزد ب رای دادهاید؟« یا »چرا شما بیش از فالنی مستحق ارتقای مقام هستید؟« شما جواب را میدانید اما به آسانی نمیتوانید آن را در قالب کلمات بیان کنید.اما در مورد موقعیتها، باید دست به تفکر تحلیلی زد و دربارهی بهترین عمل تصمیم گرفت. برای مثال، فرض کنید همکارتان دربارهی سود شرکت اغراق میکند – و این کار را برای خشنودی رئیس شرکت انجام میدهد. آیا باید موقعیت شغلی او را به خطر اندازید؟ اگر جواب مثبت است، به چه کسی باید گزارش کاری او را بگویید؟راهنماییهایی برای شناخت مسئلهیکی از معمولیترین دالیل نشناختن مسئله این است که ما دلمان میخواهد از اقدامکردن و پذیرش مسئولیت طفره برویم. انسانها فکر میکنند که اگر مسئله را نبینند، پس هیچ مسئولیتی برای حلکردن آن هم ندارند. این نوع فکرکردن منجر بدان میشود که فرد “متوجه” نشود که فقط پنج مورد از کارهای اداریاش را انجام داده و موارد دیگری هم هستند که باید انجام دهد. اما اگر متوجه شود، میتواند موارد را اولیتبندی کند.اگر مسئله را نشناسیم، مسئله بزرگتر و پییچدهتر میشود، یا مسئلههای جدیدتری به وجود میآیند. برای نمونه، وقتی یکی از کارکنان شرکت، کاالیی را بهصورت ناقص به کارکن دیگری میفرستد و متوجه نمیشود که نقص کاال کجا بوده، وقتی این کاال به دست کارکنی دیگر میافتد وی نیز آن را همانطور ناقص به دست مشتری میدهد. مشتری هم بابت ناقصبودن کاال شکایت میکند. همیشه به یاد داشته باشید که نشناختن مسئله معموال منجر به کار و مسئلههایی میشود.تعیینکردن وجودداشتن مسئلهبعضی از موقعیتها به نظر مسئله میرسند، اما در واقع مسئله نیستند. چطور میشود چنین چیزی را تشخیص نیازمند چاره و راهحل است؟«داد؟ از خودتان بپرسید »آیا این بخشی از رویهی معمول است یا این که واقعاًوقتی دارید مسئلهای را دارید حل میکنید، مهم است بدانید که چه مهارتهایی مورد نیاز است و چه مهارتهایی مورد نیاز نیست. برای نمونه: جمال، کارمند بانک است و دو هفته است که به یک همکار جدید کار میآموزد. کارمند جدید در اولینروز کاریش اشتباههایی انجام میدهد. آیا جمال باید از رئیساش بخواهد که وقتی برای کارآموزی به کارمند جدید اختصاص دهد؟ یا اینکه جمال باید بفهمد رئیساش چه انتظاراتی از کارمند جدید دارد؟ جمال پی میبرد که رئیس طبیعی میداند که کارمند جدید در هفتهی اول کاریاش چند خطای کوچک داشته باشد. بنابراین آن چیزی که جمال مسئله میداند، اصالً مسئله نیست.انواع مسئلهوقتی مسئله را تشخیص دادید، پیش از آن که اقدام به حل آن کنید، باید نوع مسئله را مشخص کنید؛ مشخص کنید که چهقدر به جدول زمانی شما و اولویتهای شخصی شما مربوط میشود. دو معیاری که در این مورد میتواند مفید باشد اینها هستند: میزان دشواری و اهمیت.مسئلههای دشوارمسئلههای دشوار دارای این ویژگیها هستند:۰. نیازمند چارهای بالفاصله هستند،۲. ممکن است نیاز باشد که افراد باتجربه را درگیر حلکردن مسئله کنیم،۹. ممکن است منجر به پیآمدهای جدیای شوند که چارهناپذیر باشند.برای نمونه، نشتکردن لولههای خانه مسئلهای دشوار است. تا زمانی که نشتی گرفته نشود، آب چکه خواهد کرد و احتماال همهجا را خواهد گرفت. آب میتواند همهچیز را خراب کند، کف چوبی خانه و فرشها و مبلمان و دیوارها را.
…
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.