توضیحات
توضیحات محصول
ژانر رمان: عاشقانهخلاصه رمان تلاطم ماهی ها– ساعت ۱۱ میام دنبالت. حواست باشه نعشه نباشی گوه بزنی به همه چیز.مرد قوز کرده پای ستون ابری از دود درست کرد. دست روی پلک های چروکیده و خشکیده اش گذاشت.– خیالت تخت داداش. داش اصغر به وقتش قِرقیه، قرقی!مرد جوان دستی به کلاه لبه دارش گذاشت. فندکاش را از شلوار شش جیباش بیرون کشید و در حالی که یک پایش خم و تکیه بر درخت بود،سیگار را بين لب هایش گذاشت و آتش زد.
…
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.