توضیحات
توضیحات محصول
ژانر رمان: عاشقانه
خلاصه رمان هوژین از تاکسی که پیاده شد هجوم هوای سرد دی ماه پوست صورتش را به گزگز انداخت. شال گردن بافت عزیز جون را تا روی بینی اش بالا کشید وبه سمت قنادی آن سوی خیابان رفت. داخل قنادی هوا گرم بود و خبری از سوز سرمای بیرون نبود. به سمت صندوق رفت وفیشش را بیرون آورد و گفت: -دیروز کیک سفارش داده بودم. لحظه ای بعد وقتی کیک خامه ای سفید رنگی که رویش طرح گوشی پزشکی جا خوش کرده بود، مقابلش قرار گرفت.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.