توضیحات
توضیحات محصول
هومورو
نویسنده:شقایقخدایی
ژانر :عاشقانه درام مافیایی اجتماعی هیجانی
📑خلاصه:
يكي از بانفوذترين مافیا کیاراد زند که همه تو فکر پایین کشیدنش هستند. هوشنگ تصمیم میگیره برادرزاده خودش رو به خونه اون بفرسته تا به وسیلهی اون بتونه کیاراد رو زمین بزنه. دختر داستان بیخبر از همه جا به خیال این که کیاراد دکتر هست در خونه زند مشغول به کار میشه. ساده و شیرین بودن دختر زند رو تحت تاثیر قرار میده و مجذوب اون دختر میشه اما بالاخره پرده از راز برداشته میشه و حالا دختر میفهمه که کیاراد خلافکاره و زند فکر میکنه تمام این مدت دختر بازیش داده
هوشنگ پوزخندش را به بیرون پرت کرد و کلمه ی حقارت راتکرار کرد. آشناجان تو که آن قدر نازنازی نبودی چیزی نشده که بی حوصله دست روی بینی و دهانش کشید آشنا با گریه هر آنچه بر او گذشت بود را تعریف کرد هوشنگ میان هق هق او سعی میکرد بفهمد که چه میگوید دکتر اخلاقش این مدلیه شما کاری باهاش نداشته باش کار خودت رو بکن آخه به شما هم بی احترامی کرد.
هوشنگ کلافه دستی میان موهایش برد میگم اخلاقش این طوریه با همه همینه… ولی مرگ من برو. به خدا من با کلی خواهش و تمنا ازش خواستم قبول کنه زمان زیادی هم نیس … همش پنج یا شیش ماهه … تا چشم به هم بزنی تموم شده این تن بمیره برو این بار دروغ نگفته بود برای جلب رضایت و اعتماد کیاراد زند چه کارها که نکرده بود حالا برای جلب رضایت آشنا، قسم میخورد و قسم میداد مظلوم نمایی میکرد تا ترحم بخرد. موفق هم شد. بعد از کمی اصرار او راضی شده بود
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.