توضیحات
توضیحات محصول
📖سرگذشت ندیمهنویسنده: مارگارت اتوودآفرد، شخصیت اصلی رمان سرگذشت ندیمه و ندیمه ای در جمهوری گیلیاد است. او در طول روز اجازه دارد یک بار خانه ی فرمانده را ترک کند و پیاده به خواربارفروشی هایی برود. او مجبور است که ماهی یک بار با فرمانده همبستر شده و دعا کند که از او بچه دار شود، چرا که در دوره ی افول زاد و ولد، آفرد و سایر ندیمه های همانند او زمانی ارزش پیدا می کنند که قابلیت باروری داشته باشند. آفرد سال های پیشین را به یاد می آورد: هنگامی که در کنار همسرش، لوک، زندگی خوب و عاشقانه ای را می گذراند…فضای جمهوری گیلاد رعبآور و پرتنش است، همه از مأموران مخفی حکومت در هراسند. هر لحظه ممکن است کسی نشانهای مبنی بر بیاعتقادی یکی از شهروندان به اصول و حقانیت حاکمیت گیلاد ببیند، و ـاز روی اعتقادات شخصی و یا برای خوشخدمتی و به دست آوردن امتیازی به سرویس امنیتی-جاسوسی حکومت که چشمان خدا نام دارد گزارش کند. در قسمت ملاحظات تاریخی پایان داستان از «خاورمیانه و جلید: دو حکومت تئوکراتیک در اواخر قرن بیستم از نگاه دفترچههای خاطرات» ترجمه گردیده؛ درحالیکه عنوان اثر در متن اصلی، بیپرده از ایران نام میبرد
…
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.