توضیحات محصول
بخشی از کتاب (لذت متن):پسر ببین، به این میگن گلولهی انفجاری. وقتی وارد بدن آدم میشه بعد ۳ ثانیه منفجر میشه. تو جنگ استفاده کردنش رو ممنوع کردن. به این فکر کن که یک گلوله رفته تو تنت، دردش رو احساس میکنی شروع میکنی به شمردن، تو ثانیه اول کل زندگیات از بچگی تا الان میاد جلوی چشمات. بنگ! شلیک دوم. تو ثانیه دوم عزیزانی که از دست میدی رو میبینی. بنگ! شلیک سوم. به ثانیه سوم نمیر سه. همین الان سه تا گلوله تو بدنت داری. یکیاش تو تنت، دوتا تو مغزت. تو همین الانشم مردی. دلیل ممنوع کردنش میدونی چی بود؟ جنگ هم برای خودش قاعده و قانون دارد. تو میتوانی با یک شلیک، سعی کنی یک انسان را بکشی، ولی نباید امیدش را از بین ببری…(نوه جناب سرهنگ)فراموشی نعمت بزرگیه ولی این که حافظت رو از دست بدی از اونم بهتره. غذایی که همیشه سفارش میدادی، لباسی که همیشه به تن میکردی یا آدمایی که عاشقشون بودی رو به یاد نمیاری حتی خودتم فراموش کردی نمیدونی کی هستی. مثل این میمونه که یه ساختمون رو دونه به دونه آجراش رو بچینی، وسایلی که دوست داری رو سر جاشون قرار بدی و کلیدش رو به آدمایی بدی که اعتماد داری بهشون بعد تو یه روز یه زلزله بیاد کل خونه خراب بشه و کلیداش هیچ دری رو باز نکنن. باید دوباره شروع کنی به ساختنش چون آدم نمیتونه بدون یه سقف بالای سرش به زندگی کردن ادامه بده. ولی این که اون خونه شبیه خونهی قبلی باشه و آدمایی که کلیدش رو بهشون میدی همونا باشن بستگی به خودت داره! (نوه جناب سرهنگ)
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.