عیسی در تبار فراعنه: افشاگری های اسنی درباره عیسی تاریخی
معرفی کتاب عیسی در تبار فراعنه: اگرچه باور رایج این است که عیسی در قرن اول میلادی میزیسته، اما از مورخان رومی و یهودی همعصر وی، هیچ مدرک محکمی برای تأیید این موضوع وجود ندارد. کاتبان انجیل خود از نسلهای بعد بودند و بسیاری از روایتهای مکتوب عهد عتیق و گزارشهای تلمودی به ظهور مسیح بهعنوان رویدادی اشاره میکنند که قبلاً رخ داده بوده.
احمد عثمان با استفاده از مدارک موجود باستانشناسی، طومارهای دریای مرده، قرآن، تلمود و منابع تورات، بهطور قانعکنندهای استدلال میکند که عیسی و یوشع یک نفر بودهاند–باوری که توسط پدران اولیهی کلیسا بازگو شده–و اینکه این فرد همان توتانخآمون بوده است، فرعونی که بین سالهای 1361 تا 1352 پیش از میلاد بر مصر حکمرانی میکرد و بهعنوان پسر معنوی خداوند در نظر گرفته میشد.
احمد عثمان مدعی میشود که مسیحیان اسنی–که پس از قتل عیسی، مخفیانه آموزههای او را دنبال کردند–تنها چند قرن بعد، پس از اعدام پیامبر خود، یحیی تعمیددهنده توسط هرود از خفا بیرون آمدند. در عین حال، این همان اسنیها بودند که در پی مرگ توتانخآمون و پدرش آخنآتن (موسی)، دین یکتاپرستی مصری را مخفیانه زنده نگهداشتند. اسنیها باور داشتند که خودشان مردم عهد جدید هستند که معلم نیکوکاری آنها را به خداوند پیوند داده، معلمی که توسط یک کشیش نابکار به قتل رسید. طومارهای دریای مرده عقیدهی احمد عثمان را تأیید میکنند که این معلم نیکوکاری در حقیقت عیسی بوده.
فهرست سرفصلهای کتاب عیسی در تبار فراعنه
کتاب اول: داغ ننگ
فصل اول: رسوایی طومارهای دریای مرده
فصل دوم: سپیده دم کاذب
فصل سوم: شاهدان خاموش
فصل چهارم: بدسگالیهای خرافی
فصل پنجم: ناصری
فصل ششم: زمانی دیگر مکانی دیگر
فصل هفتم: مردی فرستاده شده از جانب خدا
فصل هشتم: خادم رنج کشیده
فصل نهم: زندگی پس از مرگ
فصل دهم: انعکاسهایی از گذشته
فصل یازدهم: مرگ در بیابان
فصل دوازدهم: دم خروس
فصل سیزدهم: پنهان کاری
فصل چهاردهم:دیوارهایی که فرو ریخت
فصل پانزدهم: انجیل ها
کتاب دوم: تبار مسیحا
فصل شانزدهم: فرزند گناه
فصل هفدهم: پنهان کردن گناه اصلی
فصل هجدهم: قومی از دریا
فصل نوزدهم: سرزمین موعود
فصل بیستم: دو داود
فصل بیست و یکم: سفری به ملکوت
فصل بیست و دوم: آرماگدون
فصل بیست و سوم: یک حکایت از دو شهر
فصل بیست و چهارم: اورشلیم شهر داود
فصل بیست و پنجم: اورشلیم شهر صلح
فصل بیست و ششم: داود و ابراهیم
فصل بیست و هفتم: داود و بث شبع
کتاب سوم: مسیح شاه
فصل بیست و هشتم: تصویر زنده خدا
فصل بیست و نهم: تولد از باکره
فصل سیام: خانواده مقدس
فصل سی و یکم: آن که نادیدنی است
فصل سی و دوم: شواهدی از مقبره
فصل سی و سوم: گوسفند گمشده
ضمیمه ها:
A . عهد عتیق و جدید
B . نابودی هازور
C . داود و جالوت
D . زندگینامه خود نوشت سینوهه
E . ویرجین فونتاین
F . شاه صلح
G. شورش
H . صاحب منصبهای محلی
I . ملکه صبا و دریاچه شیشه ای
J . خرد سلیمان
وقایع نگاری
مقدمه کتاب عیسی در تبار فراعنه
درباره کتاب مقدس نظریهها را میتوان در سه مقوله اصلی طبقهبندی کرد. یکی اینکه باوجود تناقضهای بسیارش، هر کلمه حاوی واقعیتی است. دیگر اینکه در اصل، اثری تاریخی است که در نتیجه سنت دیرپای شفاهی (نقل سینهبهسینه) و همچنین تعداد زیاد ویرایشگران، کتاب مقدس تخریب شده و در نهایت
مکتوب گشته و دیدگاه نهایی اینکه مجموعهای از داستانهای خیالبافانه است که به زبان پرزرقوبرقی نوشته شده. دیدگاه من – که عهد عتیق اثری تاریخی است – مرا از زادگاهم مصر بیش از ربع قرن پیش به لندن کشاند. بهخاطر امکانات پژوهشی عالیاش مجبور به انتخاب لندن شدم. با همه اینها، امیدوار بودم که بتوانم در کارم موفق شوم. مسئلهای از قرن هجدهم باعث سردرگمی پژوهشگران شده بود؛ اینکه بتوانند یک شخصیت بزرگ در تاریخ مصر را در کتاب مقدس شناسایی کنند که هردو یکی باشند. واضح است که این تلاشها به دو دلیل با شکست مواجه شده. در مرحله اول خط سیر و پتانسیل اصلی
پژوهش صرف این میشد که قبای تاریخ مصر را بهاندازه قامت کتاب مقدس ببرند و بدوزند بهجای اینکه منطقی باشند و تاریخ مصر را مبنا قرار داده و کتاب مقدس را با آن بسنجند. دوم اینکه دو تاریخ در عهد عتیق برای اقامت طولانی بنیاسرائیل در مصر داده شده – چهار نسل یا چهارصد سال – باور کردن ترکیب نادرست چهار قرن به این معنی است که محققان در زمان و مکان اشتباه دنبال شواهدشان بودهاند.
بعد از بیست و پنج سال پژوهش، نمیتوانم درباره اینکه تا چه حد پیشرفت کردهام ادعایی بکنم. وقتی به گذشته نگاه میکنم، اینهمه برایم چون یکلحظه الهامبخش بهنظر میرسد. شبی بود که نمیتوانستم بخوابم. یک قوری چایی برای خودم درست کردم و نشستم تا دوباره در کتاب پیدایش داستان شیخ یوسف، پسر محبوب یعقوب را بخوانم که توسط برادران ناتنی حسودش برای بردگی در مصر فروخته شده و طبق حکایت کتاب مقدس، پس از پیشگویی هفت سال قحطی بعد از هفت سال فراوانی و نعمت به فرمان فرعونی که نامش معلوم نیست و زیر سایه او به سمت حکمران سرزمین مصر گماشته شده.
من از خواندن آن بخش از حکایت که از دومین ملاقات در زمان قحطی صحبت میکند، شوکه شدم. جایی که یوسف هویت واقعی خود را برای برادران ناتنیاش هنگام بازگشتشان از کنعان فاش میکند. او به آنها میگوید که خود را برای آنچه با او کردهاند سرزنش نکنند. «این شما نبودید که مرا به اینجا فرستادید، بلکه خدا بود و او مرا چون پدر برای فرعون و چون سرور بر کل خانهاش و چون حاکم در سراسر سرزمین مصر برگمارد». یوسف مجوز لازم را از فرعون گرفت که
پدرش و برادران ناتنیاش و قبیله بنیاسرائیل به او در مصر ملحق شوند. عبارت «پدری برای فرعون» مرا به فکر فرو برد و نتوانستم بفهمم که چرا از قبل متوجه این ارتباط نشده بودم. ارتباط بین Yuya وزیر فراعنه تات موسیس چهارم (حدود 1405 – 1413 پیش از میلاد) و پسرش آمون هوتب سوم (حدود 1367 – 1405 پیش از میلاد) اگرچه او ظاهراً از تبار سلطنتی نبوده، اما مقبره Yuya در دره شاهان در 1905 پیدا شده و مهمتر از همه اینکه او تنها شخص شناختهشده برای ما در تاریخ مصر است که لقب ntr n nb tawi (پدر مقدس خداوندگار دو سرزمین) عنوان رسمی فرعون را به خود اختصاص داده.
این عنوان یکبار در ushabti (تندیسک تدفینی سلطنتی به شماره 51028 در کاتالوگ موزه قاهره) ذکر شده و بیش از بیست بار در پاپیروس ترحیم و تدفینش به آن اشاره شده.
آیا یوسف و Yuya یک شخص بودهاند؟
درباره آن در کتابم «فراعنه عبرانی مصر» استدلال کردهام. با کشف مقبره تقریباً دستنخورده Aper-el وزیرِ تا پیشازاین ناشناختهی فرعون آخن آتن، پسر آمون هوتب سوم، استدلالم از پشتوانه قوی برخوردار شد. نام Aper-el ارتباط معناشناسانهای بین بنیاسرائیل و رژیم Amarna فراهم میکند که آخن آتن نخستینِ چهار حکمران آن بوده. در آن زمان نامهایی مشابه این اسم در مصر وجود داشته و رایج بوده اما هرگز جزء صاحبمنصبهای عالیرتبه نبودهاند. نام Aper با لغت مصری / عبرانی مطابقت دارد که برای مصریهای باستان به معنی: «بیابانگرد خانهبهدوش» است و پسوند el کوتاه شده Elohim. یکی از لغتهایی که در کتاب مقدس برای خدا استفاده شده. این حقیقت که وزیر آخن آتن یک عبری پرستنده EL بوده ارتباط بین شاه و بنیاسرائیلی که در مصر در آن زمان میزیستند را تأیید میکند. علاوه بر این، واقعیت این است که ملکه Tiye مادر آخن آتن که متحد همسرش آمون هوتب سوم بوده جعبهای به اثاثیه تدفینی وزیر Aper-el اهداء کرده حاکی از اینکه بهاحتمال زیاد وزیر از طریق پدر بنیاسرائیلی ملکه Yuya (یوسف)، خویشاوندی با ملکه داشته.
بهمحض اینکه Yuya را همان یوسف معرفی کنیم تعدادی از دیگر جنبههای داستان بنیاسرائیل جایگاه خود را از دست میدهند. اینکه ورود بنیاسرائیل به مصر بیش از دو قرن پیش رخ داده، زیر سؤال میرود. اینکه اقامتشان چهار نسل طول کشیده نه چهار قرن و اینکه چهار شاه آمرنا که عبارتاند از آخن آتن،
اسمنخ کارع، توت عنخ آمون و آیه که طی دوران هرج و مرج در تاریخ مصر حکمرانی کرده اند، و کوشیدند که خدای توحیدی را جایگزین سیستم بیشخدایی باستانی مصر سازند همگی از تبار شیخ یوسف بودهاند.
عامل این انقلاب مذهبی در سالهای حدود 1361 – 1367 پیش از میلاد آخن آتن بوده. پس از دوران ولیعهدی او بعنوان تنها وارث پدرش آمون هوتب سوم حکمران شده. در دومین کتابم بهنام «موسی و آخن آتن» استدلال کردهام که آخن آتن را میتوان همان موسی کتاب مقدس دانست. هدف این کتاب
شناسایی داود است. از تبار او است که مسیحای وعده دادهشده خواهد آمد. این کتاب چهره عیسی تاریخی را ترسیم نموده، کسی که قرنها قبل از تصور رایج زیسته و رنج برده و مرده است.
ادامهی کتاب عیسی در تبار فراعنه را در کتاب مطالعه بفرمایید.
مسیحی
عیسی در تبار فراعنه
27.000 تومان
صفحات Pages : 321
زبان : فارسی Farsi
سال انتشار : 2004
فرمت Format : PDF
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.