دانلود رمان مانیا و سهند
- ⛔️رمان #مانیا_و_سهند
- ⛔️نويسنده رمان: #یاس_بانو
- ⛔️ژانر #عاشقانه ، #هیجانی
خلاصهی رمان : سیگار خود را کشیدم و به زنی که مقابلم بود خیره شدم.شخصی که مامان صدایش می کردم.زنی که از هشت سالگیم دل خوشی ازش نداشتم، چشمم به نفر بعدیش خورد و نفرت درون چشمم شد.“پدر” فردی که لیاقت این کلمه را ندارد.آدمی که کلمه برازنده اشو پیدا نمی کنم، آخرین جمله ای که گفت پیچید در گوشم…“جای آدم های بی بند و بار در خانه من نیست، تو هم مثل مامانت برو بیرون”قسمتی از داستان رمان مانیا و سهندهنوز تو شُک جمله اش هستم!!من؟ به من گفت بی بند و بار من که با یک پسرم تا حالا حرف نزدم؟منی که تو عمرم انگشتمم به انگشت نامحرم نخورده؟از نظر اون من هرزه بودم و نمی دید خودشو.با یاد آوری این که از هم جدا شدن دیوانه وار قهقه زدم، انقدر صداش بلند بود که توجه چند نفر بهم جلب شد، اما خنده ام قطع نشد و دوباره به عکس نگاه کردم کم کم خنده هام محو شد.و تصویر دخترکی مو بلند که مردی موهاشو با ماشین از ته زد تو ذهنم پررنگ شد.تصویر دخترک پررنگ تر شد، گریه می کرد والتماس می کرد که موهاشو کوتاه نکنه…التماس می کرد کچل نشه، اما اون مرد با تمام بی رحمی همه موهاشو زد.دخترک با دیدن چهره خودش در آینه جیغ زد، آنقدر جیغ زد که از حال رفت، ولی کسی نبود به دادش برسه…شراره رفته بود، نادر هم با معشوقه اش مشغول بود…سرم رو تکان دادم تا از فکرهای مضخرف اون زمان دربیایم…
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.