رمان عاشقانه تریاق/ نسخه کامل
ژانر: #عاشقانه #طنز
موضوع رمان: عاشقانه چکیده ای از رمان تریاق
نگاهی به اطراف گرداندم. هیچ جنبشی دیده نمیشد. خانه ها بافاصله ازهم قرار گرفته و با مرز دیوارهایبلند، جایی انتهای باغ های وسیعشان ازهم جدا شده بودند. همه جا غرق در سکوتی سنگین بود. آنقدر کهصدای بال زدن پرنده ها، صدای به هم خوردن شاخه های خالی شده از تهاجم پاییز، حتی صدای ضعیفافتادن برگها روی زمین، وقتی با د آرامی میوزید؛ همه و همه به راحتی شنیده میشد. نفس عمیقی کشیدم.حق با اسی بود. اینجا بوی غریبی داشت. انگار اکسیژن شکل دیگری بود و من با هر نفس، پر ازاحساس متفاوتی میشدم. حسی شبیه به لمس اسکناس نو و تانخورده، وقتی از جیب کسی بیرونمیکشیدم و کیفش را در نزدیکترین سطل زباله می انداختم و بغض و لذت، همزمان به دلم چنگ میکشید.وقتی دلم نمیخواست و فقط مجبور بودم.
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.