توضیحات محصول
رمان : #اسیر_یک_روانی ژانر :#عاشقانه نویسنده : #حدیث_نادیخلاصه :ترسیده و گریون فقط میدویدمنفس کم آورده بودمبرگشتم عقب تا ببینم هنوز دنبالمه که با دیدنش ترس و وحشتم شدپاهام دیگه یاری نمی کرد. چند باری نزدیک بود سکندری بخورم.به سختی تونستم جلوی زمین خوردنمو بگیرمصدای ضربان قلبمو میشنیدم که چطور تند تند می زنه.وحشت و ترس تمام وجودمو پر کرده بود…
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.