نام رمان: آرتیست
نام نویسنده: مریم عباسقلی
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: ۲۱۱۳
فرمت فایل: PDF
خلاصه رمان آرتیست:
آذردخت، دختر کوچک آقاابراهیمِ صافکار، در رشتهی تئاتر تحصیل میکنه. ماجرا از جایی شروع میشه که آذر و مِهدی به عقد هم درمیان. زندگی پر فراز و نشیبی در دوران عقد دارن. مشکلاتی که با وجود دو خونوادهی سنتی براشون به وجود میاد و… اما موضوع به اینجا ختم نمیشه. بازیگر مطرح و معروف سینما، به نام یونا جــم، تک پسر امیرخسرو جــم، کارگردان موفق، برای یک دوره اجرای افتخاری تئاتر به دانشکدهای که آذردخت مشغول تحصیل هست میره و…بخشی از رمان دانلود رمان آرتیست:از اتاق که بیرون رفتند، طیبهخانوم نگاهشان کراز چشمهای پسرش خواند که جواب قطعی را گرفتهخودش کل کشید و بقیه هم دست زدندالهه کنار گوش مادرش گفت– حالا یعنی دیگه راستی راستی جواب مثبت دادطیبهخانوم پشت چشمینازک کرد– از خداشم باشه دخترهی زبوندراز با اون چشای تابهتاش، کی بهتر از برادر خوش قد و بالای توپسر سادهی من که معلوم نیست عاشق چی چیِ این دختره شده؟آه کشید– هی مادر، چی بگم، یا نصیب و یا قسمت، انگاری قسمت مِهدی طفلیامم اینهحسین ایستاد و ظرف شیرینی روی میز را برداشت و مقابل همه گرفتخوشحالی از چهرهی همهشان هویدا بودالبته به جز الهه و طیبهخانم که اظهار خوشحالی میکردند و خودِ آذردخت که پررنگترین حس در سرش نه خوشحالی که سرگرمی بودبیش از هرچیزی هیجان این را داشت که از غل و زنجیر محدودیتهای پدرش رها شودساناز لبخند به لب داشت اما نگرانی در چشمهایش شناور بود و آذردخت خواست خیالش را راحت کند که چشمکی زد و گازی به شیرینینانخامهای در دستش زد و دل مِهدی برایش زیر و رو شد
آقاقدرت حرف مهریه را پیش کشید که طیبه خانوم مداخله کرد– اِ وا، آقاقدرت، باید چهارتا بزرگتر بیاریم بعد حرفای اصلی رو پیش بکشیم، زشته بالاخره خواهرام برادرام خونوادهی خودت یا خونوادهی آقاابراهیماینا هم باید باشن
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.