توضیحات محصول
نمایش فهرست مطالبرمان خانه ی مرگ ، رمانی ترسناک است. درباره خانواده ای که به خانه ای قدیمی نقل مکان می کنند.قسمتهایی از رمان خانه ی مرگ استاینرمان خانه ی مرگ ، رمانی ترسناک است. درباره خانواده ای که به خانه ای قدیمی نقل مکان می کنند.رمان خارجی خانه ی مرگ نوشته ی آر ال استاین و با ترجمه ی شهره نورصالحی بصورت رایگان قابل مطالعه می باشد.آر. ال. استاین نویسندهٔ معروف آمریکایی نویسنده مجموعه کتابهای تالار وحشت (اتاق کابوس)، مورمور (در ایران تحت عنوان دایره وحشت و ترس و لرز نیز ترجمه شده)، زمان وحشت،سایه وحشت(مجموعه داستان) و و بازگشت به خیابان هراس(ترجمه نشده در ایران) را برای نوجوانان و سری خیابان ترس را علاوه بر نوجوانان برای بزرگسالان نیز به نگارش درآورده است.منبع: ویکی پدیاقسمتهایی از رمان خانه ی مرگ استاینمن و جاش ازخانه جدیدمان متنفر بودیم.البته این را بگویم که خیلی بزرگ بود و در مقایسه با خانه ی قدیمی مان،یک خانه اشرافی حسابی بود؛ یک خانه آجری قرمز بلند، با سقف کج سیاه و چند ردیف پنجره که سایبان های سیاهی داشتند.داشتم به طرف در میرفتم و تو این فکر بودم که کدام یکی از پسترهایم را با خودم بیارم، که چشمم به آن پسر افتاد.یک لحظه تو درگاه اتاق ایستاد و یکمرتبه تو راهرو غیبش زد.صدا زدم : جاش؟ بیان نگاه کن!ولی … او جاش نبود.یک دلیلش اینکه موهایش بور بود.صدا زدم : آهای ! و دویدم تو راهرو، بیرون اتاقم ایستادم و هر دو طرف را نگاه کردم.-تو کی هستی؟ولی کسی تو راهرو نبود و در همه ی اتاقها بسته بود.مادر و چدر از پایین صدایم می زدند. یک نگاه دیگر به راهرو تاریک انداختم و مثل برق برگشتم پیش آنها.همینطور که از پله های پایین می دویدم ، صدا زدم: آقای داز، این خونه جن داره؟انگار سوالم به نظرش بامزه بود، چون هرهر خندید و با آن جشم آبی رگه دارش نگاهم کرد و گفت: متاسفانه، نه. این خونه هرچی بگی داره غیر از روح. خیلی از خونه های قدیمی این دور و بر جن دارند اما این جزوشون نیست.-به نظرم آمد آن بالا چیزی دیدم.خودم از حرفی که زدم، کمی احساس حماقت کردم.مادر گفت: احتمالا سایه بوده. این درخت های بلند، این خونه رو خیلی تاریک کردند. مترجم خانه ی مرگ : شهره نورصالحی
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.