رمان گریز از تو / نسخه کامل
خلاصه رمان گریز از توداستان راجب یه باند بزرگ خلافه و دختر بی گناهی که بی خبر از همه چی تو دل همین آدما به دنیا اومده و حالا به هر طریقی سعی میکنه از خونه اش فرار کنه. اما خب سرنوشت اونو میبره غلط ترین جای ممکن…بخشی از پارت اول رمان گریز از تودست و پایش به شدت میلرزید و قلبش توی دهانش میکوبید. نشسته بود پشت تک درخت انتهایی باغ تا از دید نگهبان ها در امان باشد. نور ها هر لحظه میچرخید و توی چشمش میزد تا هراسش شود. از آخرین لحظه ایی که در آن عمارت منحوس گذرانده بود یک ساعت هم نمیگذشت و با یاد آوری اش تنش از قبل مور مور شد. دست مشت کرد و نگاه نفرت بارش چرخید روی ساختمان درندشتی که میان باغ بود.
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.