دانلود رمان به سبزی دستهای تو
خلاصه دانلود رمان به سبزی دستهای تو :داستان رمان درباره دو انسان می باشد که دنیای آنها با یکدیگر تفاوت بسیاری دارد.یکی از دیار حقیقت های تلخ، یکی از دیار شعر و رنگ و نور…هیچ چیز تصادفی نیست و حضور هر شخصی در کنار ماو یا ورودش به دنیای ما نشانه ای برای رفع کردن اشتباهات و کسب تجربه است.و اینکه گاهی صدای بعضی انسان ها یادآوره یک حجمینه سبز هست…قسمتی از متن دانلود رمان به سبزی دستهای تو:امکان نداره!!!فکرشم نکنید، من حالیم نیست این چیزا آخه…سعید با لبخند:راست میگه دیگه حاجی این تنها مجسمه ای که دیده تو میدان اونم سر کوچه هست…باز من یک چیزی!اجناس خوب و بد رو تشخیص میدم.امیرعلی با عصبانیت: چرت و پرت نگو تو هم تو این وضعیت…رو به سمت حاجی که کلافه روی صندلی اش تکان می خوره:من با ریخته اینا مشکل دارم، پسر همسایه مون از ایناستاز شلوار قرمزش هم که بگزریم یک دری وری هایی راجع به حس و فضا می گه…سعید: اون همیشه تو فضاست…حاجی: ولتون کنم تا صبح صغری کبری می چینید…پدرش از همرزم های من و پدرت بود.تو شیمی صاحب نظر، خیلی ها دنبالشن حالا دارن با بچه اش تهدیدش می کنن…آدم با نفوذیه نمی شه باهاش بحث و مجادله کرد…_اما حاجی؟؟؟_این یک دستور هست…پوشه سبز رنگی رو به دستش داد: خواهش یک پدر هم هست.من دیگه برم حاج خانم منتظره یک سر بزنید بی معرفتا…_چشم حاجی…با رفتن حاجی، سعید با خنده گفت: کارت دراومده داداش، فکر کنم باید موهاتم بلند کنی…
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.