توضیحات محصول
نام رمان : #معشوقه_جذاب_ارباب
نویسنده : ناشناس
ژانر : #عاشقانه #ارباب_رعیتی #اربابی #روستایی #ممنوعه #رعیتی #صحنه_دار #بزرگسال
خلاصه :
آخرین پوکش را به سیگارش زد و ته مانده اش را زیر کفش های براق و واکس خورده اش له کرد. به قول خودش یک نخ سیگار بعد از مست کردن عجیب میچسبید ! پوزخندی گوشه لبش نشاند و بی توجه به جمعی که برای مراسم یکیی از دخترعموهایش آمده بودند، بی صدا از جمع فاصله گرفت. عاقبت همه شان همین بود. ازدواج تنها با خودی ! چون خون آن ها، نژاد آن ها، قدرت آن ها برتر از دیگران بود. چون باید برای حفظ قلمروشان تنها خودیها را راه می دادند اما او…او تابوشکنی کرده و دل به دخترک ریز جثه ی رعیتی سپرده بود!”ماهگـــل”! به راستی که چهره اش هم مثل صورتش ماه بود!
…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.