📖شب های تهران
نویسنده: غزاله علیزاده
▪️بهزاد نقاش و از خانواده ای ثروتمند و اشرافی است. هر اندازه که او مقداری از قشر ثروتمند رو گردانده اما به انقلابی‌ها هم با نگاه شک و تردید نگاه می نماید. او دوستدار آسیه، دختری زیاده خواه و سنت گریز با اندیشه های درهم ریخته و مغشوش شده. قبلا آسیه او را به دلیل دست پیدا کردن به عشقی آرمانی رها نموده و تنها گذاشته اما یاد و اندیشه ی او از بهزاد جدا نمی شود. بهزاد بعد از جدا شدن از سمت آسیه به ایران بازگشته و سراغ نسترن عشق قبلی‌اش میرود. بهزاد در برخوردها و ارتباط خویش با نسترن فقط خاطرات خود را با آسیه مرور می نماید و حس و عشق نسترن را نمی فهمد و درک نمی‌کند.▫️قهرمانان اصلی داستان یک مرد و دو زن هستند. آنها در درون خود و درگیر با خود غرقه در رفتارهای بورژوا مآ بانه سعی می کنند هر کدام به نحوی خویشتن را بیابند .و در این رابطه است که هر کدام از آنها در عین نا توانی دیگری را توانا می پندارد . در صورتی که هیچ یک از آنها توانا نیستند . هیچ کدام از آ نها توان در ک مفهوم هستی را ندارند و سوال بزرگ این نوشته این است که :چرا آفریده شده ایم که رنج بکشیم؟! …
نقد و بررسی‌ها
هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.